ترنمترنم، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

ترنم بهارم

در فراق مادربزرگم...

هیایوی کودکی در خانه مادربزرگ، سفره های بزرگ و رنگین و گرد هم جمع شدن تمامی اعضای خانواده در خانه مادربزرگ، دست گل اب دادنها در خانه مادربزرگ، گیس گرو گذاشتن در برابر والدینمان باز هم بواسطه مادربزرگ...   دلتنگم ، دلتنگ دستهای نوازشگرش،نگاههای مهربان و همیشه نگرانش آغوش گرم و همیشه بازش... می نویسم به یاد خنده هایش ، سادگیش ، عطوفت و مهربانیش ، لطافتش ، صداقتش و تمام خوبیهایی که از او تا ابد جاودان می ماند ؛   صبح جمعه 22 اسفند مادربزرگم براي هميشه رفت و همه‌ي ما عيد امسال جاي خالي پاكترين و باصفاترين مادربزرگ دنيا رو كنار سفره‌ي هفت سينمون بدجور خالي مي‌بينيم...... ...
24 اسفند 1393

.........

يادتونه چند وقت پيش از بيماري يكي از همكارام به اسم بهاره براتون نوشته بودم . همون مادري كه اون موقع يه دختر يك ساله و نيمه به نام بيتا داشت..... " كمي دعا "   بيتاي سه ساله دو  روزه كه ديگه مامان نداره........   خيلي داغونم........ ...
16 اسفند 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنم بهارم می باشد